دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی unpriced )

unpriced

تلفظ آنلاین

unpriced adjective. [ʌn'prʌɪst]

درباب چیزی گفته می شودکه بهای آن معلوم نشده یابصورت بهادران نباشد

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» unpriced
» unprincipled
» unprintable
» unprivileged
» unproductive

English Dictionary

unpriced adjective. [ʌn'prʌɪst] M19.
[from UN-¹ + PRICED.]
1. Beyond price; priceless. poet. M19.

2. Not having a price fixed, marked, or stated. L19.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲