دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی unsling )

unsling

تلفظ آنلاین

unsling verb trans. [ʌn'slɪŋ] Pa. t. & pple unslung [ʌn'slʌŋ].

Irregular Forms: (unslung)

از فلاخن پرتاب کردن، پرتاب کردن، رها کردن

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» unsling
» unsmiling
» unsnare
» unsnarl
» unsociability

English Dictionary

unsling verb trans. [ʌn'slɪŋ] Pa. t. & pple unslung [ʌn'slʌŋ]. M17.
[from UN-² + SLING verb.]
Remove from a sling; take down or release from a slung or suspended position.
■ M. Duffy He unslung his duffel bag.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲