دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی unsprung )

unsprung

unsprung adjective. [ʌn'sprʌŋ]

بی فنر، بدون فنر، با فنر، مجهزنشده

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» unsprung
» unstable
» unstable airfoil
» unstable equilibrium
» unstable nucleus

English Dictionary

unsprung adjective. [ʌn'sprʌŋ] E20.
[from UN-¹ + SPRUNG ppl adjective².]
Not provided with a spring or springs; (of a floor) not suspended above a subfloor.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲