دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی unweight )

unweight

unweight verb trans. [ʌn'weɪt]

ورزش: کاستن فشار اسکی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» unweight
» unweighted
» unweighted score
» unwelcome
» unwelcome guest

English Dictionary

unweight verb trans. [ʌn'weɪt] M20.
[Back-form. from UNWEIGHTED.]
Skiing. Shift the weight from, cease to press heavily on, (a ski etc.).

[TahlilGaran] English Dictionary ▲