valval

valval adjective. ['valv(ǝ)l]

valve :
لوله، شیر، لامپ، سرپوش، به شکل دریچه یا سوپاپ، مهندسی: دریچه، مهندسی: والو، عمران: شیرفلکه، معماری: شیر فلکه، شیمی: شیر، روانشناسی: دریچه، ورزش: دریچه ورود و خروج هوا در سیلندر غواصی، علوم هوایی: شیر، نظامی: دریچه خروجی
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
valval adjective. ['valv(ǝ)l] L19.
[from VALVE noun + -AL1.]
Chiefly Botany. (Esp. with ref. to the valves of a diatom) = VALVAR.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.