دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی vanward )

vanward

تلفظ آنلاین

vanward adjective & adverb. ['vanwǝd] literary.

پیشرو(vanguard)، واقع درجلو، پیشی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» vanward
» vapid
» vapidity
» vapor
» vapor cycle

English Dictionary

vanward adjective & adverb. ['vanwǝd] literary. E19.
[from VAN noun² + -WARD.]
A. adjective. Situated in the van, at the front. E19.
b. adverb. Towards or in the front; to the front; forward. E19.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲