varistor

تلفظ آنلاین

varistor noun. [vɛ:'rɪstǝ]

علوم هوایی: مقاومت نیمه هادی با دو الکترود که مقاومت آن به نسبت عکس ولتاژ در هر جهت تغییر می کند
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
varistor noun. [vɛ:'rɪstǝ] M20.
[from VAR(IABLE adjective + RES)ISTOR.]
Electricity. A resistor, esp. a semiconductor diode, whose resistance varies non-linearly with the applied voltage.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.