دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی vulva )

vulva

تلفظ آنلاین

vul‧va /ˈvʌlvə/ noun [countable]

Irregular Forms: (pl) vulvae

(کالبد شناسی). فرج، مادگی، روانشناسی: فرج

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» vulva
» vulval
» vulvar
» vulvate
» vulviform

Advanced Persian Dictionary

پزشکی: فرجزیست شناسی: فرج، بخش بیرونی دستگاه تولید مثل ماده

[TahlilGaran] Persian Dictionary ▲

English Dictionary

vul‧va /ˈvʌlvə/ noun [countable]
[Date: 1300-1400; Language: Latin; Origin: volva, vulva 'covering, womb']
the outer part of a woman’s sexual organs

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲