waged

تلفظ آنلاین

waged /weɪdʒd/ adjective

wage :
دستمزد
کارمزد، اجرت، دسترنج، حمل کردن، جنگ بر پا کردن، اجیر کردن، اجر، مهندسی: اجرت، معماری: دستمزد، حقوقی: دستمزد، ضمانت حسن انجام کار، بازرگانی: مزد
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
waged /weɪdʒd/ adjective

1. waged work or employment is work for which you get paid Antonym : unwaged

2. someone who is waged has a job for which they earn money Antonym : unwaged

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.