دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی waisted )

waisted

تلفظ آنلاین

waisted adjective. ['weɪstɪd]

waist :

کمر

میانه ناو، دور کمر، کمر لباس، کمربند، میان تنه، نظامی: کمرکش ناو

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» waisted
» waisting
» waistline
» wait
» wait a bit

English Dictionary

waisted adjective. ['weɪstɪd] L16.
[from WAIST + -ED².]
Having a waist (of a specified size or form).
long-waisted, short-waisted, wasp-waisted, etc.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲