دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی weeded )

weeded

تلفظ آنلاین

weeded adjective. ['wi:dɪd]
weeded adjective. ['wi:dɪd] arch. rare.

weed :

وجین کردن؛ ماری جوانا، علف هرز

هرز گیاه، دراز و لاغر، وجین کردن، کندن علف هرزه، کامپیوتر: برداشتن قسمتهای زائد و غیر مطلوب، زیست شناسی: علف هرز

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» weeded
» weeder
» weedicide
» weediness
» weeding

English Dictionary

weeded(1) ^[1]
weeded(2) ^[2]

weeded adjective¹. ['wi:dɪd] M18.
[from WEED noun¹, verb¹: see -ED², -ED¹.]
1. Freed from weeds. M18.

2. Covered with weeds; full of or choked with weeds (also foll. by up). E19.

3. Thinned out; sparse. Scot. M19.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲

weeded adjective². ['wi:dɪd] arch. rare. L19.
[from WEED noun² + -ED².]
Dressed in widow's weeds.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲