دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی zigzagger )

zigzagger

خطوط جناغی پیوسته، حرکت مارپیچی، حرکت زیگزاگ، جناغی، منشاری، شکسته، کج و معوج، دارای پیچ و خم کردن، منکسر کردن، مهندسی: حرکت زیگزاگی کردن، معماری: خطوط منکسر، نظامی: منکسر

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» zigzagger
» zikkurat
» zikrayat
» zilch
» zillion

English Dictionary

zig·zag·ger (zĭg

zăg

ər)
n.
► One that zigzags.
► A sewing-machine attachment for sewing zigzag stitches.

[TahlilGaran] American Dictionary ▲