خودآموز تاچ استون - سطح 3خودآموز تاچ استون - سطح 3 (خلاصه درسها)
درس ششم:
Managing life
کاربرد will, shall :

از will می توان برای قول دادن انجام کار یا بیان بیشنهاد در زمان حال استفاده نمود. مثال:

We will send you a postcard.
ما قول می دهیم که برای شما یک کارت پستال ارسال کنیم
I’ll open the door for you.
چطور است که درب را برایتان باز نمایم

توجه: shall نیز مانند will برای قول دادن انجام کار یا بیان پیشنهاد در جملات پرسشی اول شخص مفرد و جمع (I و we) بکار می رود. مثال:

Shall I lend you some money?
چطور است که مقداری پول به شما قرض دهم
کاربرد going to در آینده ساده :

از ترکیبات going to می توان جهت بیان تصمیم انجام فعل در زمان آینده ساده استفاده نمود. مثال:

I am going to lose weight.
قصد دارم تا وزن کم کنم

He is going to learn Japanese.
او قصد دارد تا زبان ژاپنی بیاموزد

به ترکیبهای سوالی و منفی زیر توجه نمایید:

Are you going to join a gym?
No, I’m not.
Yes, I am.

توجه: از going to می توان برای پیش بینی آینده بر اساس وقایع جاری نیز استفاده نمود. مثال:

I’m going to start work.
نزدیک است که کار را شروع کنم
It is going to fall.
نزدیک است که بیفتد
کاربرد حال استمراری در آینده ساده :

از جملات حال استمراری می توان جهت برنامه ریزی انجام فعل در زمان آینده ساده استفاده نمود. مثال:

I am working tomorrow.
You are taking a day off next week.
He is leaving tonight.
We are meeting him for lunch.
They are going home after the lesson.

Are you going home after the lesson?
No, I’m not.
بیان الزام در زبان انگلیسی :

can, may, be allowed to به معنی مجاز بودن و انتخاب آزادانه امور در جملات بکار می رود. مثال:

We can have lunch any time we want.
Everyone was allowed to leave early.

don’t have to, needn’t برای بیان مواردی استفاده می شود که انجام آن ضروری نباشد. مثال:

You needn’t finish that report today.
I didn’t have to go to the meeting.

must, have to, have got to, be supposed to, can’t, mustn’t, must never به معنی ضرورت و اجبار در جملات بکار می رود. مثال:

Sally has to work eight hours a day.
You mustn’t smoke in the office.
The nurses had to wear a blue uniform.
We weren’t supposed to send personal emails.

should, ought to به مفهوم بهتر است که ... جهت بیان و درخواست نصایح، راهنمایی و پیشنهاد و الزام اخلاقی در جملات بکار می رود. مثال :

I am tired. I should go to bed.
My mother is ill. She should not go to work.
You ought to keep a first aid kit in your car.
You shouldn’t leave medicine where children can reach it.
کاربرد must, might, can’t در نتیجه گیری و قیاس :

must به مفهوم نتیجه گیری در جملات انگلیسی، هنگامی که از نتیجه فعل مطمئن باشیم، بکار می رود. مثال:

He must be very rich if he’s got a Rolls-Royce.

might زمانیکه از نظر گوینده نتیجه محتمل است، بکار برده می شود. مثال :

The shutters are closed. She might be asleep.

can’t زمانیکه از نظر گوینده نتیجه غیر محتمل و بعید باشد، بکار برده می شود. مثال:

They can’t be poor if they live in the most expensive part of town.

توجه: در مفهوم نتیجه گیری و قیاس، can’t منفی must می باشد. مثال:

It must be difficult to live without electricity.
It can’t be easy to live without electricity.