دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی broiler )

broiler

تلفظ آنلاین

broil‧er /ˈbrɔɪlə $ -ər/ noun [countable]

جوشاننده، پزنده، به هم زننده، جوجه یا پرنده کبابی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» broiler
» broiler chicken
» broiling
» broiling sun
» brokage

English Dictionary

broil‧er /ˈbrɔɪlə $ -ər/ noun [countable]

1. American English a special area of a stove, used for cooking food under direct heat Synonym : grill British English

2. a broiler chicken

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲