دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی brokage )

brokage

حق دلالی، بازرگانی: حق العمل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» brokage
» brokaw
» brokaw, tom
» broke
» broken

English Dictionary

brokage noun.Also brocage. LME-M18.
[Anglo-Norman brocage, Anglo-Latin brocagium: see BROKER, -AGE.]
Brokerage; usu. in an unfavourable sense: corrupt dealing, bribery, pimping, etc.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲