dation

dation noun. ['deɪʃ(ǝ)n] Long obsolete exc. Law.

date :
تاریخ؛ خرما؛ قرار داشتن، با کسی رابطه رمانتیک داشتن
درخت خرما، نخل، زمان، تاریخ گذاردن، تاریخ گذاشتن، مدت معین کردن، سنه، کامپیوتر: فرمانDATE، حقوقی: تاریخ، بازرگانی: تاریخ، موعد
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
dation noun. ['deɪʃ(ǝ)n] Long obsolete exc. Law. M17.
[Old & mod. French, or Latin datio(n-), from dat- pa. ppl stem of dare give: see -ION.]
The action of giving or conferring; that which is given.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.