دیکشنری آنلاین تحلیلگران
Backward Forward

disconnected


تلفظ آنلاین

dis‧con‧nect‧ed /ˌdɪskəˈnektəd◂, ˌdɪskəˈnektɪd◂/ adjective

جدا، سوا، منفصل
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر
disconnected
[adjective]
Synonyms: illogical, confused, disjointed, incoherent, jumbled, mixed-up, rambling, unintelligible
Antonyms: connected

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary ▲

dis‧con‧nect‧ed /ˌdɪskəˈnektəd◂, ˌdɪskəˈnektɪd◂/ adjective
[Word Family: noun: connection, connectedness, connector; verb: connect ≠ disconnect; adjective: connected ≠ disconnected ≠ unconnected]
disconnected thoughts or ideas do not seem to be related to each other Synonym : unrelated

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲


TahlilGaran Online Dictionary ver 18.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed.

TahlilGaran : دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی disconnected ) | علیرضا معتمد , دیکشنری تحلیلگران , وب اپلیکیشن , تحلیلگران , دیکشنری , آنلاین , آیفون , IOS , آموزش مجازی 4.19 : 2056
4.19دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی disconnected )
دیکشنری تحلیلگران (وب اپلیکیشن، ویژه کاربران آیفون، IOS) | دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی disconnected ) | موسس و مدیر مسئول :