displacement
dis‧place‧ment /dɪsˈpleɪsmənt/ noun
اختلاف مکان، جابجا کردن، جابجا شدن، جابجایی تغییر مکان، انتقال، جانشین سازی، جابجاشدگی، تغییر مکان، علوم مهندسی: تغییر مکان، کامپیوتر: تغییر مکان، الکترونیک: جابجایی، عمران: جابجا شدن، معماری: جابجایی، روانشناسی: جابه جایی، زیست شناسی: جابجایی، ورزش: جابجایی، علوم هوایی: جابجایی، علوم نظامی: تغییر موضع، علوم دریایی: جابجایی
تفاوت مکان، تغییر مکان
▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼
Advanced Persian Dictionary الکترونیک: جابجایی، اختلاف مکان، تغییر مکان،
کامپیوتر: جابجایی،
زیست شناسی: جابجایی،
تربیت بدنی: تغییر مکان،
علوم مهندسی: جابجایی،
علوم دریایی: جابجایی،
هواپیمایی: تغییر مکان، جابجایی،
معماری: جابجا کردن، جابجا شدن، جابجایی تغییر مکان، انتقال، تغییر موضع،
علوم نظامی: جابجا شدن،
عمران: جابه جایی،
روانشناسی: جابجایی،
الکترونیک: جانشین سازی، جابجاشدگی، تغییر مکانجابجایی، اختلاف مکان، تغییر مکان،
کامپیوتر: جابجایی،
زیست شناسی: جابجایی،
تربیت بدنی: تغییر مکان،
علوم مهندسی: جابجایی،
علوم دریایی: جابجایی،
هواپیمایی: تغییر مکان، جابجایی،
معماری: جابجا کردن، جابجا شدن، جابجایی تغییر مکان، انتقال، تغییر موضع،
علوم نظامی: جابجا شدن،
عمران: جابه جایی،
روانشناسی: جابجایی،
الکترونیک: جانشین سازی، جابجاشدگی، تغییر مکان
کامپیوتر: تغییر مکان
[TahlilGaran] Persian Dictionary ▲
Synonyms & Related Words displacement[noun]Synonyms: exile, banishment, deportation, expulsion, ostracism, relegation
[TahlilGaran] English Synonym Dictionary ▲
English Dictionary