دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی farad )

farad

تلفظ آنلاین

farad noun. ['farad]

فاراد، واحد گنجایش برق، مهندسی: واحد ظرفیت خازن، کامپیوتر: فاراد، مهندسی: فاراد، علوم هوایی: فاراد

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» farad
» faradaic
» faraday
» faraday dark space
» faraday, michael

Advanced Persian Dictionary

مهندسی: فاراد، کامپیوتر: واحد ظرفیت خازن، مهندسی: فاراد، هواپیمایی: فاراد، مهندسی: فاراد، واحد گنجایش برقفاراد، کامپیوتر: واحد ظرفیت خازن، مهندسی: فاراد، هواپیمایی: فاراد، مهندسی: فاراد، واحد گنجایش برق

[TahlilGaran] Persian Dictionary ▲

English Dictionary

farad noun

a unit for measuring capacitance

[TahlilGaran] English Dictionary ▲