دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی fascism )

fascism

تلفظ آنلاین

fas‧cis‧m /ˈfæʃɪzəm/ noun [uncountable]

فاشیسم، اصول عقاید فاشیست، حکومت فاشیستی، حقوقی: نام حزبی است که موسولینی در فاصله دو جنگ عالمگیر در ایتالیا تاسیس کرد و اصول عقاید و فلسفه آن را از سیستمهای سیاسی مختلف اخذ و بر حسب احتیاج تحریف و تفسیر نمود، روانشناسی: فاشیسم

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» fascism
» fascist
» fash
» fash butt welding
» fashion

English Dictionary

fas‧cis‧m /ˈfæʃɪzəm/ noun [uncountable]
a right-wing political system in which people’s lives are completely controlled by the state and no political opposition is allowed

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲