دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی fixer )

fixer

تلفظ آنلاین

fix‧er /ˈfɪksə $ -ər/ noun [countable]

دلال، کارچاق کن، دوای ثبوت عکاسی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» fixer
» fixer network
» fixer system
» fixer upper
» fixing

English Dictionary

fix‧er /ˈfɪksə $ -ər/ noun [countable]
someone who is good at arranging things and solving problems for other people, sometimes by using dishonest methods:

a political fixer

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲