fuming

تلفظ آنلاین

/'fju:mıŋ/

fume :
بخار شدن، دود کردن، بخور، گاز، بخار دادن، دود دادن، باغضب حرف زدن، مهندسی: بخار
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
fuming
[adjective]
Synonyms: angry, enraged, in a rage, incensed, on the warpath (informal), raging, seething, up in arms

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.