دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی fumy )

fumy

تلفظ آنلاین

fumy adjective. ['fju:mi]

بخاردار، دود دار

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» fumy
» fun
» fun and games
» fun fair
» fun house

English Dictionary

fumy adjective. ['fju:mi] E16.
[from FUME noun + -Y¹.]
Composed of or full of fumes; of the nature of fumes; giving off or smelling of fumes; vaporous, smoky.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲