
hammers



Ham‧mers, the /ˈhæməz $ -ərz/
hammer :چکش
چکش کاری کردن، شوت محکم، ماشه، چخماق تفنگ، پتک، چخماق، استخوان چکشی، چکش زدن، کوبیدن، سخت کوشیدن، ضربت زدن، مهندسی: ضربه زدن، عمران: چکش، معماری: چکش، حقوقی: چوب حراج خوردن، روانشناسی: استخوان چکشی، ورزش: چخماق، علوم هوایی: چکش، نظامی: ضارب