دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی inchmeal )

inchmeal

تلفظ آنلاین

inchmeal adverb & noun. ['ɪn(t)ʃmi:l]

خرد خرد، رفته رفته، بتدریج، کم کم

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» inchmeal
» inchoate
» inchoation
» inchoative
» incide

English Dictionary

inchmeal adverb & noun. ['ɪn(t)ʃmi:l] M16.
[from INCH noun¹ + -MEAL.]
A. adverb. By inches; little by little. M16.
b. noun. by inchmeal = sense A. above. M16.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲