دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی ingrowth )

ingrowth

تلفظ آنلاین

ingrowth noun. ['ɪngrǝʊƟ]

رویش درونی، رشد ازدرون، چیزی که درتوی چیزدیگری روییده یا فرورفته باشد (مثل ناخن)

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» ingrowth
» inguinal
» inguinal abdominal
» inguinal canal
» inguinal region

English Dictionary

ingrowth noun. ['ɪngrǝʊƟ] M19.
[from IN-¹ + GROWTH.]
1. The action of growing inwards. M19.

2. A thing which has grown inwards or within something. M19.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲