دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی licensee )

licensee

تلفظ آنلاین

li‧cen‧see /ˌlaɪsənˈsiː/ noun [countable]

پروانه دار، صاحب جواز، دارنده پروانه، لیسانسیه، حقوقی: صاحب جواز یا امتیاز، بازرگانی: دارنده مجوز

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» licensee
» licenser
» licensing laws
» licensor
» licensure

English Dictionary

li‧cen‧see /ˌlaɪsənˈsiː/ noun [countable]
[Word Family: noun: licence, licensee; verb: license; adjective: licensed]
someone who has official permission to do something

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲