دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی marooned )

marooned

تلفظ آنلاین

marooned /məˈruːnd/

maroon :

(گیاه شناسی). شاه بلوط اروپایی، رنگ خرمایی مایل بقرمز، درجزیره دورافتاده یاجاهای مشابهی رها شدن یا گیر افتادن

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» marooned
» marooner
» marple
» marple, miss
» marplot

English Dictionary

marooned /məˈruːnd/
adjective
left in a place from which you cannot escape:

What would you miss most if you found yourself marooned on a desert island?

The police are advising motorists marooned by the blizzards to stay in their cars until the rescue services can reach them.

maroon /məˈruːn/
verb [T]

[TahlilGaran] Advanced Learner's Dictionary ▲