دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی quadragesimal )

quadragesimal

تلفظ آنلاین

quadragesimal adjective. [kwɒdrǝ'dʒɛsɪm(ǝ)l]

چهل روزه، وابسته به چله روزه و پرهیز

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» quadragesimal
» quadrangle
» quadrangular
» quadrangular meet
» quadrangular therapy

English Dictionary

quadragesimal adjective. [kwɒdrǝ'dʒɛsɪm(ǝ)l] E17.
[Late Latin quadragesimalis, formed as QUADRAGESIMA: see -AL¹.]
1. Pertaining or appropriate to the period of Lent; Lenten. E17.

2. Of a fast, esp. that of Lent: lasting for forty days. M17.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲