rided

rided adjective. ['rʌɪdɪd] rare.

ride :
سوار شدن
مسلط شدن، سواری، گردش سواره، سوار شدن، مهندسی: سوار شدن بر، نظامی: چرخش ناو روی لنگر
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
rided adjective. ['rʌɪdɪd] rare. L19.
[from RIDE noun + -ED2.]
Having rides or woodland tracks.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.