spirital

spirit :
روحیه (معمولا به صورت جمع به کار می رود)
جوهر، حمیت، غرور، جان، روان، رمق، جرات، روح دادن، به سر خلق آوردن، مهندسی: الکل، حقوقی: روح، مشروبات الکلی، روانشناسی: روح، نظامی: روح
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
spirital adjective.LME.
[Aphet. from Old French esperital, espirital, or from Late Latin spiritalis, from Latin spiritus: see SPIRIT noun, -AL1.]
1. = SPIRITUAL adjective 2. Only in LME.

2. Of the nature of spirit; of or pertaining to the spirit in contrast to the body or matter. L16-E18.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.