traded

تلفظ آنلاین

traded adjective. ['treɪdɪd]

trade :
داد و ستد، کسب و کار، تجارت
مبادله یا معاوضه کردن، صنعت، سوداگری، بازرگانی، کسب، پیشه وری، کاسبی، مسیر، شغل، پیشه، حرفه، مبادله کردن، آمد و رفت، سفر، مبادله کالا، معماری: داد و ستد، حقوقی: کسب، حمل کالا با کشتی، بازرگانی: بازرگانی، داد و ستد
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
traded adjective. ['treɪdɪd] M16.
[from TRADE noun or verb + -ED1, -ED2.]
That has been traded; having a (specified) trade; subject to trading. Formerly spec. (a) versed, skilled, experienced; conversant, familiar; (b) (of a road or way) much or habitually used; (c) (of a place) frequented for trading.
traded option Commerce an option on a stock exchange which can itself be bought and sold.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.