دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی transformer )

transformer

trans‧form‧er /trænsˈfɔːmə $ -ˈfɔːrmər/ noun [countable]

محول، تبدیل کننده، تغییر دهنده، ترانسفورماتور، دستگاه تبدیل برق ضعیف به برق قوی، ترادیسیدن، مبدل، علوم مهندسی: ترانسفورماتور، کامپیوتر: مبدل، الکترونیک: مبدل، علوم هوایی: وراریز

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

Advanced Persian Dictionary

الکترونیک: مبدل، کامپیوتر: محول، مبدل، ترانسفورماتور، علوم مهندسی: مبدل، وراریز، هواپیمایی: مبدل، الکترونیک: تبدیل کننده، تغییر دهنده، ترانسفورماتور، دستگاه تبدیل برق ضعیف به برق قوی، ترادیسیدن، مبدلمبدل، کامپیوتر: محول، مبدل، ترانسفورماتور، علوم مهندسی: مبدل، وراریز، هواپیمایی: مبدل، الکترونیک: تبدیل کننده، تغییر دهنده، ترانسفورماتور، دستگاه تبدیل برق ضعیف به برق قوی، ترادیسیدن، مبدل

[TahlilGaran] Persian Dictionary ▲

English Dictionary

trans‧form‧er /trænsˈfɔːmə $ -ˈfɔːrmər/ noun [countable]
[Word Family: noun: form, formation, transformation, reformer, reform, reformation, reformist, transformer, formlessness; verb: form, reform, transform; adjective: reformed, reformist, formless; adverb: formlessly]
a piece of equipment for changing electricity from one voltage to another

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲