wafer

تلفظ آنلاین

wafer /ˈweɪfə $ -ər/ noun [countable]

ویفر، قرص، شیرینی پنجره ای، نان فطیر، کامپیوتر: یک قطعه نازک سیلیکون که بر روی آن مدارات مجتمع جهت ایجاد یک تراشه قرار دارند، علوم هوایی: تکه کاملی از ماده نیمه هادی تک بلوری
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
مهندسی: ویفر، قرص، یک قطعه نازک سیلیکون که بر روی آن مدارات مجتمع جهت ایجاد یک تراشه قرار دارند، کامپیوتر: تکه کاملی از ماده نیمه هادی تک بلوری، هواپیمایی: شیرینی پنجره ای، نان فطیرکامپیوتر: ویفر-ورقه نازک سیلیکان برای ساخت مدارات مجتمعکامپیوتر: ویفر

[TahlilGaran] Persian Dictionary

wafer /ˈweɪfə $ -ər/ noun [countable]
[Date: 1300-1400; Language: Old North French; Origin: waufre]

1. a very thin biscuit

2. a thin round piece of bread eaten with wine in the Christian communion ceremony

3. a very thin flat piece of a hard substance
wafer of
wafers of silicon

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.